در تعطیلات معمولا به دنبال آرامشبخشترین لحظاتیم. لحظاتی مثل مواقعی که در لبه دریا نشستهایم و به افق خیره شدهایم. تعطیلاتی آرامشبخش، لذتبخش و دوستداشتنی. اما در این بین چیزی هست که میتواند دکمه ریست (Reset) ما را فشار دهد تا از تمام افکار منفی و چیزهایی که از دستشان گریزان بودهایم رها شویم. این دکمه ریست ما را سراسر آرام میکند و ذهنمان را از افکار منفی تهی میسازد. اما چه کاری چنین آرامشی را برای ما به ارمغان میآورد؟ ما میگوییم ماساژ.
برای اجرای ماساژ فنهای متعدد و روشهای متفاوتی وجود دارد، اما یکی از زندهکنندهترین و آرامشبخشترین انواع آن، ماساژی است که در لحظات سکوت انجام میشود. لحظاتی ناب که در آن میتوان ذهن را بی هیچ مزاحمت خارجی از افکار منفی تهی کرد و انرژی بدن را به طور کامل بازیابی نمود. وضعیتی که اصطلاحا به آن ماساژ ذهنی میگویند.
این شرایط را آنهایی که تا به حال تجربهاش کردند درک میکنند اما به زبان آوردن و توضیح دادناش کمی دشوار به نظر میرسد. سادهترین توضیحی که میتوان در مورد ماساژ ذهنی داد، لحظات سرتاسر سکوتی است که در آن ذهن مرحله پیش از ورود به خواب را میگذراند. یا همان مرحلهای که یک نفر در طی مراقبه به آن دست پیدا میکند.
این حالت هم مثل مراقبه است. یعنی داشتن تمرینهای قبلی ورود به آن را آسانتر میکند. با این همه قرار نیست که ماساژ ذهن تنها در سکوت مختلف صورت بگیرد. بعضی از تراپیستها بسته به تجربههای خودشان موسیقیهایی را انتخاب میکنند. در شبدا موسیقیهایی انتخاب میشود که به تأثیر ماساژ میافزاید. نه ملودی انتخاب میشود و نه گذرهای بلندی که مدام تغییر میکنند و نه تکرار، در واقع موسیقی که جالب است اما به شکل نامحدود کسلکننده هم هست! این خود ماساژ است که از منطق موسیقی پیرو میکند همگی با یک منطقی پیش میروند که به خواباندن ذهن میانجامد.
اما این به خواب رفتن ذهن و به اصطلاح ماساژ ذهنی چه فایدهای دارد؟ فایدههای بسیار. وقتی ذهن در مرحله مراقبه است میتواند آشفتگیها و شلوغیها را پشت سر بگذارد و بر محدوده خاصی که مورد نیاز است تمرکز کند. این فرآیند کمک میکند تا درمان در مرحله سلولی اتفاق بیفتد.
در سنت بودای اصطلاحی هست به نام " ذهن میمونی" که به شرایطی اشاره میکند که اغلب در افکار و گفتگوهای ذهنی ما اتفاق بیفتد. در این حالت ذهن ما مثل میمون از این شاخه به آن شاخه میپرد . این حالتی است که ذهن مدام افکار مختلف را امتحان میکند بدون آن که واقعا روی یکی از آنها تمرکز داشته باشد. وقتی ذهن شلوغ ما نمیتواند کاری از پیش ببرد اما درعینحال آشفته و تحت فشار است این وضعیت ذهن میمونی نامیده میشود.
آرام کردن ذهن میمونی از طریق ماساژ ذهنی یکی از بهترین راهها برای تمرکز و از بین بردن آثار مخرب این وضعیت است. یکی از تراپیستهای ماساژ که در مرکز ماساژ پورتلند فعالیت میکند میگوید از این روش برای آرام کردن بیمارهای سرطانی استفاده میکند. به عقیده وی ذهن تاثیر مهمی بر تمام فرآیندهای فیزیولوژیکی بدن دارد و بنابراین وقتی شما بتوانید کاری کنید که ذهن خودش را آرام کند، بدن نیز فرآیند درمان را سریعتر و بهتر انجام میدهد. او بیمارانی دارد که هر روز به مرکز او مراجعه میکنند تا از اثرات این روش درمان بهره ببرند. به خصوص که اثرات درمانی روش وی بر زندگی عادی و روند درمانی بیماران نیز ثابت شده است. روش ماساژ او که در نوع خود چیز پیچیدهای نیست و همان ماساژ سوئدی معمولی است، به این شکل است که در صورت احساس این مساله که شخص ماساژگیرنده دچار حواسپرتی میشود از او میخواهد تا به جای فکرهای دیگر بر روی دستهای او متمرکز شود. با این تمرکز شخص میتواند دوباره به مسیر مراقبه خود بازگردد.
فواید ماساژ برای بدن را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
منبع: Bodysense